سی و یک ساله ام... به همین راحتی
یادم میاد استادی (#نداهنگامی) گفت : دودقیقه تایم دارید خودتون رو معرفی کنید طوری که به مخاطبتون تاثیربگذارید
همه اومدن اسم و مشخصات گفتند و از علایقشون وجزئی ازخاطرات شون و...
تاثیرگذاری خاصی اتفاق نیفتاد..بعضی ها زمان هم اضافه آوردند
واستاد گفت شمادرطی این سالها چیزی ندارید ازبرای نیلوبلاگ ۲ دقیقه ابرازکردن و
تاثیرگذاشتن!!!!؟
وهنوز هم ذهنم دنبال جواب همون دودقیقه ست!!
خاطرات، لحظات زندگی،رفاقت ها، روزمرگی ها،آدمها چقدر برام موندگارن و
چقدر میتونن تاثیر بگذارند که بعدها بتونم به اندازه ی
همه ی این سی سال،نه به اندازه ی یک ساعت
نه کمتر دودقیقه درموردشون حرف بزنم...حرف بزنم...و حرف بزنم!
انگار گم شدم تو لحظات و آدمها و پول و کار و شاید نیمچه رفاقت های دوزاری ...که ته ش چیزی باقی نمی ماند...
زندگی های اینستاگرامی تلگرامی و گروههای واتسابی...چیزی درش وجود نداره الا چند لایه تعفن بدبو که سرخوشانه مستمون کرده
تواین گذارلعنتی!!!
من سی و یک ساله ام...حرفی نیست! حتی برای دو دقیقه....
ببخشید ممکنه من از نو متولد شوم؟؟؟
Perspective...
برچسب : نویسنده : mohsenbalesinia بازدید : 151